نحوه تأثير اعتبارات پرداختي به خانوارها و تأثير آن در كاهش فقر خانوارهاي فقير از مقوله هاي مهم اجتماعي و اقتصادي است که در چارچوب ادبیات اقتصاد خانوار و مسئله محدودیت اعتباری خرد بدان پرداخته شده است. در اين تحقيق بر اساس داده هاي بودجه خانوارهاي شهري و روستايي سال 1390 و با کاربرد سه الگوی لوجیت، ويژگي هاي اجتماعي و اقتصادي خانوارهاي دريافت كننده وام شناسایی و اثر وام در احتمال فقير شدن يا نشدن آن ها بررسی مي شود. سیس با استفاده از دو مدل رگرسيون خطي براساس داده هاي مقطعي، اثر وام در كاهش نسبت شكاف فقر خانوارهای فقير شهری و روستايي مورد توجه قرار می گیرد. نتايج برآوردهاي تحقيق نشان مي دهد كه افزايش دهك هزينه اي خانوار و همچنین افزايش سن سرپرست خانوار احتمال دريافت وام را افزايش، و اشتغال سرپرست خانوار، افزايش بعد خانوار و همچنين شهرنشين بودن خانوار، احتمال دريافت وام را كاهش مي دهد. اين یافته، وجود محدودیت اعتبارات برای خانوارهاي كم درآمد را تأیید می کند. از سوی دیگر نتایج حاکی از عدم كارايي اعتبارات در كاهش شكاف فقر خانوارهاي فقير است.
واژه های كليدي: افتصاد خانوار، محدودیت اعتباری، اعتبارات خرد، شكاف فقر، ايران