اگر چه دوست به چیزی نمی خرد ما را                 به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست

اعتدال در کلام امام علی علیه السلام
من لم یحسن الاقتصاد اهلکه الاسراف.
هر که اعتدال را نیکو نشمرد، اسراف او را نابود می کند

 
وب سایت شخصی دکتر حسن درگاهی

فاسد شدن اقتصاد از سر

تاریخ ثبت: 0000/08/18

موضوع: توسعه


فاسد شدن اقتصاد از سر

دارون عجم‏‏‌اوغلو/ مارکت‌واچبا 


مشاهده تحولات چین، این پرسش درباره توسعه اقتصادی مطرح می‌شود که کشوری با حکومت خودکامه می‌‌‌تواند در حوزه نوآوری و رشد نسبت به اقتصادهای لیبرال و بازارمحور، عملکرد بهتری داشته باشد؟ بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۹ متوسط نرخ رشد اقتصادی چین بیش از ۸‌درصد، یعنی بالاتر از هر اقتصاد غربی دیگر بود. در دهه ۲۰۰۰ رشد بالای اقتصادی ادامه یافت و چین سرمایه‌گذاری در فناوری، تولید حق نشر و انتشار مقالات علمی را شروع کرد. در همان سال‌ها شرکت‌های بزرگ فناوری چین از جمله علی‌بابا، تانسانت، بایدو و هوآوی تاسیس شدند. آیا این روند می‌‌‌تواند ادامه پیدا کند؟

برخی تحلیلگران بدبین معتقد بودند، پاسخ منفی است. در گذشته مواردی وجود داشت که در آن رژیم‌های استبدادی زمینه رشد بالای اقتصادی را فراهم کردند؛ اما قبلا هرگز در حکومت غیر‌دموکراتیک رشد پایدار و نوآوری‌محور در اقتصاد مشاهده نشده است. برخی تحلیلگران غربی تحت‌تاثیر قدرت علمی شوروی سابق در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ قرار داشتند؛ اما واقعیت این است که در دهه ۱۹۷۰ وضعیت اقتصادی و علمی شوروی چندان مطلوب نبود و در عمل شوروی در این حوزه‌ها در حال عقب‌افتادن از دیگر کشورها بود. علت این بود که سیستم نمی‌توانست زمینه نوآوری را در طیفی گسترده از بخش‌ها فراهم کند.

بسیاری از صاحب‌نظران معتقد بودند، کنترل شدید چین از سوی حزب کمونیست سبب می‌شود محیط مناسبی برای رشد و شکوفایی این کشور فراهم نشود؛ اما دیدگاه غالب این بود که رشد اقتصادی بالا خواهد بود. در گذشته صندوق بین‌المللی پول و بانک‌جهانی همواره نسبت به افق اقتصاد چین خوش‌بین بودند. همچنین برای سال‌های متمادی این استدلال مطرح بود که چین توانسته به «مسوولیت‌پذیری بدون دموکراسی» دست پیدا کند، ریاست‌جمهوری در این کشور به حداکثر دو دوره محدود است و توازن قدرت حفظ می‌شود.

در آن دوره افرادی که مدل چین را شکلی از «کاپیتالیسم دولتی» توصیف می‌‌‌کردند، معتقد بودند که رشد اقتصادی بالا باقی خواهد ماند. بحث دیگر این بود که چین با پیشرفتی که در حوزه هوش مصنوعی دارد، می‌تواند جهان را به کنترل خود درآورد. از طریق دسترسی به داده‌های فراوان از شهروندان خود و به سبب کاهش سطح حریم خصوصی، گفته می‌‌‌شد چین در حوزه هوش مصنوعی نسبت به غرب از مزیت برخوردار است؛ اما در این زمینه همیشه تردیدهایی وجود داشت. مسلما پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی به‌تنهایی نمی‌تواند منبع برتری اقتصادی در آینده باشد.

امروزه افق اقتصاد چین کمتر از قبل مثبت به‌نظر می‌رسد؛ یکی از علل بسیار مهم این تغییر، متمرکز شدن قدرت در دستان شی‌جین‌پینگ است. در بیستمین کنگره حزب کمونیست، شی برای سومین دوره به ریاست‌جمهوری کشور برگزیده شد. شی اطرافیان خود را از افراد وفادار انتخاب کرده و این تمرکز قدرت در حالی رخ داده که از پیش برخی سیاست‌‌‌های او لطمات زیادی به اقتصاد چین وارد کرده است. سیاست «تحمل صفر» برای مهار کرونا زمینه کاهش شدید نرخ رشد اقتصادی را فراهم کرده است و شی به هیچ‌وجه حاضر نیست این روش را کنار بگذارد.

اکنون قدرت در دستان شی متمرکز شده، اطرافیان او طرفدار وی هستند و از گفتن آنچه او باید بشنود اجتناب می‌کنند. در این شرایط، قطعا بر موارد و شدت اشتباهات شی افزوده خواهد شد و این امر اثرات بزرگی بر اقتصاد این کشور و جهان خواهد داشت. البته بیان این نکته ضروری است که اشتباه است اگر بگوییم مدل اقتصادی چین صرفا به دلیل حضور فردی اشتباه در رأس قدرت دچار افت خواهد شد. واقعیت این است که رشد سریع اقتصادی چین در دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ حاصل سرمایه‌گذاری عظیم، انتقال فناوری از غرب و تولید برای صادرات بود؛ اما رشد صادرات‌محور نمی‌تواند برای همیشه ادامه پیدا کند و الگوی رشد باید تغییر کند. پیش‌تر بسیاری از تحلیلگران معتقد بودند که شی با اجرای برنامه عظیم اصلاحی نسبت به این تحول لازم واکنش نشان خواهد داد؛ اما آنچه رخ داده با پیش‌بینی‌ها در تضاد است و شواهد زیادی نشان می‌دهد که افزایش کنترل حزب بر اقتصاد کشور لطمات زیادی به اقتصاد و جامعه وارد خواهد کرد.

 


کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به حسن درگاهی بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع آزاد است.